۱۳۸۹ مهر ۱۷, شنبه

چشمهایش/بزرگ علوی/موسسه انتشارات نگاه


"ازاین ولنگاری که بدان مبتلا شده ای دست بردار ، درد ناکامی را تحمل کن تا نقاش شوی"

داستان در اوج خفقان سیاسی در ایران اتفاق میفته .حدودا  در زمان حکوت  رضاشاه و چند سال بعد .

ماجرای کتاب داستان کشمکش های درونی یک زن برای مفید بودن در زندگی و زندگی کردنه و تلاش برای تغییر کردن. زنی که به خاطر رسیدن به عشقش (هنر وهنرمند) از هیچ کاری دریغ نمیکنه . حتی با اینکه از خانواده ای مرفه هست و از درد مردم بی خبر ، به خاطر معشوقش وارد کارهای سیاسی هم میشه و در نهایت هم برای نجات اون حتی خودش رو هم فدا میکنه . شخصیت این زن در برخورد با اون نقاش به تدریج تغییر بزرگی میکنه و نشون میده که آدمها چقدر روی هم و سرنوشت هم میتونن تاثیرگذار باشن. ماجرا با کوچکترین و ظریفترین جزئیات رفتار وافکار شخصیتها روایت میشه و این ،هم حسی آدم رو با آدمهای توی کتاب خیلی بیشتر میکنه . در تمام ماجرا  ارزشهای درونی در برابر زیباییهای ظاهری هست و ستایش میشه و این زیباییهای ظاهری توی خیلی از موارد هم به عنوان یک مانع برای رسیدن به آرزوها و هدفها قرار گرفته . کتاب با زبان انتقادی بزرگ علوی نوشته شده و در خیلی از بخشها هم از ایران و مقاماتش در زمان خودش انتقاد میکنه . تاثیر هنرمند و آثارش هم روی مردم یک جامعه و اعتقاداتشون خیلی خوب نشون داده شده . هنرمندی که سعی داره آرمانها و عقایدش  رو توی آثارش نشون بده . در کل کتاب خیلی خیلی خیلی قشنگیه و در ردیف اولین و بهترین کتابهایی قرار گرفته که من تا به حال خوندم. این کتاب رو نشر نگاه به چاپ رسونده . انتشارات نگاه از بزرگ علوی این آثار رو هم منتشر کرده : چمدان، ورق پاره های زندان، پنجاه و سه نفر، سالاری ها، موریانه، گیله مرد، میرزا حماسه ملی و روایت .