
تا اینکه در پی مرگ یکی از اهالی شهر طبق وصیت خودش تمام ثروتش به داش آکل سپرده میشه. صاحب ثروت دختر زیبایی به نام مرجان داشته که داش اکل از اولین روزی که مرجان رو میبینه عاشقش میشه. داش آکلی که تا به حال تجربه قرار گرفتن در چنین شرایطی رو نداشته و برای این که وجهه اجتماعیش بین مردم از بین نره سعی میکنه آتش این عشق رو در دلش خاموش کنه و احساساتش رو نادیده بگیره . اما موفق نمیشه و با این کار باعث نابودی خودش میشه و...
پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو بخونید که واقعا از بهترین داستان های ایرانیه !
۳ نظر:
ey val baba
be doostam sepordam vasam bekhare
kheyli ghashange elyas. hatman bekhoonineesh. albatte manam daram agar khastin :)
اگه تو تبریز بودیم میومدم میگرفتم.
مرسی
باید بخونم
یه اپ جدید دارم
ارسال یک نظر